می دانید نباید کاری انجام دهید، اما انجامش می دهید. می دانید کاری را باید بکنید اما نمی کنید. و این اتفاقات بارها و بارها تکرار می شوند.
شاید ملالت بار شدن زندگی و کارتان دلیل این سهل انگاری ها باشد و شاید پیدا نکردن شریکی درست، یا سخت بودن پس انداز، شاید هم بیماری خاصی که شما را عاصی کرده است، به هرحل مشکل شما هرچه که هست، منشاء آن خودتخریبی است.
گری جان بیشاپ، در کتاب «گندزدن بس است» که ادامه یا مرحله بعد کتاب «خودت را تباه نکن» است، دست می گذارد روی اهرم ها و شاخص های مربوط به عمیق ترین سازوکارهای بخش نیمه آگاه شما و این قدرت را در شما ایجاد می کند که بتوانید منفی ترین و مخرب ترین افکار خود را تفسیر کنید و به دنبال آن، همان زندگی ای را که همیشه می خواستید برای خود به وجود بیاورید. زندگی ای که شاید هیچ وقت نمی دانستید چطور باید به آن برسید.
رویکرد بیشاپ در این اثر، چنان که خودش می گوید، از زاویه «فلسفه شهری» مخصوص خودش است چون به قول خودش درس های زندگی اش را در خیابان های گلاسکو گرفته است.
او در این اثر از تاثیر مخرب عادت ها، زندگی تخریب گرانه، ضمیر نیمه خودآگاه و نقش آن در شکل دادن زندگی، سه عامل مهم تخریب گر، برداشت شخصی منفی از زندگی، برداشت های نادرست از دیگران و تغییر مسیر به سمت خروج از این مخمصه ها سخن می گوید. به طوری که در انتها بتوانید از انجام کارهای تخریب گرانه در زندگی تان دست بردارید.
اگر خسته، گیج، پرمشغله، نادیده گرفته شده، متوقف، در حال مکث، کسل، شکست خورده، بیش از حد مضطرب، بیش از حد تحلیلگر، بدون اعتمادبه نفس، بی روح، طردشده، گمراه، در مسیر اشتباه، رسیده به ته خط، گیرافتاده در گذشته، نگران آینده، ناامید، ترسیده، مشکوک، بی گذشت، بدگمان، عصبانی و درمانده هستید، یا فقط در روزمرگی گیر افتاده اید،گری جان بیشاپ فردی است که به او نیاز دارید و این صفحات برای شما نوشته شده است.