نتایج تحقیقات دهههای اخیر، نشان میدهند که محیط و تجربه سالهای اولیه کودک، تأثیرات ماندگاری بر کیفیت تحول کل دوران زندگی وی دارد. روانشناسان و محققان علوم اعصاب نشان دادهاند که تجربیات اولیه کودک در محیط، تأثیرات مستقیمی بر رشد مغز و دستگاه عصبی وی بر جای میگذارد. به لطف پیشرفتهای علمی، امروزه درک بهتری از چگونگی تأثیر تجربیات محیطی اولیه بر معماری مغز در حال رشد خردسالان پیدا کرده ایم. اکنون میخواهیم نتایج جدیدترین مطالعات علمی که نشان میدهند چگونه معماری مغز کودک تحت تأثیر تجربیات محیطی است را به زبانی ساده بیان کنیم.
مغز انسان از حدود ۱۰۰ بیلیون سلول عصبی (نورون) تشکیل شده است. این نورونها پس از تولد و در تعامل با محیط و تحت تأثیر تجربیات محیطی مداوم، با همدیگر ارتباطات عصبی شکل میدهند که به این ارتباطات عصبی بین نورون ها، سیناپس میگویند. با افزایش شکل گیری سیناپسها در سالهای اولیه، فرایند انتقال و پردازش اطلاعات سرعت و پیچیدگی پیدا میکند. مغز تازه متولد شده در طول سالهای اولیه با سرعت شگفتانگیزی به تشکیل سیناپسها (ارتباطات عصبی) ادامه میدهد. مقدار این ارتباطات عصبی در یک سالگی به نسبت زمان تولد ۲ برابر و در سن سه سالگی به ۸۰ درصد از حجم ارتباطات عصبی مغز بزرگسالان میرسد. نکته مهم یافتههای علمی، این است که سرعت شکل گیری ارتباطات عصبی در انسان در سالهای اولیه دوره کودکی بیشتر از هر زمان دیگری است و با افزایش سن، سرعت شکل گیری ارتباطات عصبی کاهش مییابد. جالب اینکه مغز در سالهای اولیه، ارتباطات عصبی بسیاری بیشتری از آنچه در بزرگسالی نیاز است تشکیل میدهد. اتصالات عصبی اضافی به تدریج در دوران کودکی و بزرگسالی از بین میروند که به این فرایند، هرس شدن سیناپسی گفته میشود. تجربیات محیطی کودک در تعیین اینکه کدام یک از اتصالات عصبی هرس شوند و از بین بروند نقش بسیار پراهمیتی را بازی میکنند.