مدت زمانی طول کشید که دانشمندان علم رفتاری برای رویارویی با یکی از کلیدیترین جنبههای انسانی، یعنی تفکر دست به کار شوند. اگرچه درمانگران و پژوهشگران دارای رویکردهای نظری گوناگونی هستند؛ اما به طور کلی بر سر این موضوع که افکار در تجربه ما نقش برجستهای ایفاء میکنند با هم توافق دارند. در واقع خود رفتار فکر کردن به آسانی قابل بررسی نیست. با وجود این، آمادگی این را داریم که بیاموزیم، حتی این پدیدۀ پنهان را میتوان با کاربست روشهای پژوهشی کاربردی و بنیادی مورد بررسی قرار داد. در طول دو دهۀ گذشته، این حوزه پژوهشی که در حال حاضر به عنوان علم رفتاری بافتاری شناخته میشود همچنان در حال رشد است و کشفیات بسیار مهمی در مورد اینکه انسان چگونه موجودی است با خود همراه آورده است.
در بیشتر موارد، پژوهشها نشان داده است که به میزان زیادی توانمندی توسعه زبان در تجربه انسان نقش دارد. مطالعۀ تفکر با مطالعۀ زبان در هم تنیده است. (برای شکل گیری افکار، نیازمند واژهها هستیم) و دانشمندان همچنان که در مورد چگونگی توسعه زبان میآموزند، شناسایی تواناییهای ویژه که به نظر میرسد منحصر به انسان است را آغاز کرده اند. این تواناییها به ما اجازه میدهند که یک واقعیت مجازی کلامی (دنیایی از افکارمان) را به وجود آوریم که در زندگی ما تأثیر زیادی دارد.