عدم تعادل هورمونی ممکن است صفات ثانویه جنسی را تغییر داده و باعدم وجود آندروژن ها، ژنیکوماستی در مردان و از طریق افزایش سطح آندروژنها منجر به خشن شدن صدا و بزرگ شدن بیش از حد کلیتوریس در زنان شود. اما تأثیر تغییرات سطح هورمونی بر تمایل و رفتار جنسی وضوح کمتری دارد.
در مردان، کمبود آندروژنهای در گردش، به شدت میل جنسی را کاهش میدهد اما هنگامی که آندروژنهای در گردش در حد نرمال یا بالاتر از حد طبیعی هستند، میل و رفتارهای جنسی به طور چشمگیری مستقل از این نوسانات میباشند. اختگی پیش از بلوغ در صورتی که افراد تستوسترون جایگزین دریافت نکنند، منجر به بیمیلی جنسی میشود اما اگر در دوران نوجوانی تستوسترون جایگزین دریافت شود، این میل تا حدی بازیابی خواهد شد. اما پاسخ به این درمان در سالهای بعد از نوجوانی کمتر رضایت بخش است. به نظر میرسد در این مورد دورهای بحرانی وجود دارد که با دورهای گذشت آن تأثیر درمان بسیار کمتر میشود. هر چند مطالعات حاکی از افزایش میل جنسی در زنان نیز درست قبل و بعد از چرخه قاعدگی است، با وجود این در مقایسه با محرکهای روانی وابستگی میل جنسی به نوسانات سطح هورمونی ناچیز است. در حقیقت مک کانگی (۱۹۹۳) فکر میکند که میل جنسی در زنان ممکن است بیشتر از تمایل جنسی در مردان، تحت تأثیر عوامل روانی اجتماعی باشد.
با وجود این، در سایر پستانداران علاقه و رفتارهای جنسی توسط هورمونها به شدت کنترل میشوند. رفتار جفت گیری در جوندگان به تنهایی توسط وضعیت هورمونی مشخص میشود و تزریق زودرس هورمونها ممکن است به طور جدی بر آن تأثیر بگذارد. اختگی بعد از بلوغ منجر به کاهش نعوظ و علاقۀ جنسی تدریجی میشود. برعکس، وجود تستوسترون نیز بلافاصله این بیتفاوتی جنسی را به علاقه تبدیل میکند.
در مجموع به نظر میرسد که آندروژنها بر شدت تمایل جنسی در انسانها نیز تأثیر میگذارند؛ اما این امر، توسط عوامل روانی و اجتماعی در چارچوبی تعیین شده قرار دارد.