اصطلاح روان پویشی یا سایکوداینامیک اشارهای است به دیدگاهها و چشم اندازهای روان کاوانه درباره تجربیات و فرایندهای روانی افراد، نظیر انتقال (ترنسفرنس، مقاومت ها، روابط ابژه، خیال فانتزی و…) و همچنین درباره تجربیات فرایندهای گروهی و اجتماعی ناخودآگاه که همزمان هم علت و هم معلول مشکلات سازمانی حل نشده یا شناسایی نشده هستند. علاوه بر این، یکی از اهداف ویژه نگرش روان پویشی سیستمی، تبیین این ایده است که ویژگیهای قابل مشاهده و ساختاری یک سازمان، حتی ویژگیهای کاملا مستدل و کارکردی به طور مداوم با اعضای آن در تمامی سطوح تعامل و هم کنشی دارند؛ به طوری که منجر به برانگیخته شدن الگوهای خاصی در فرایندهای پویشی گروهی و فردی میشوند. این فرایندها نیز ممکن است به نوبۀ خود نحوه شکل گرفتن ویژگیهای خاص سازمان را مشخص کنند. ویژگیهایی نظیر فرهنگ متمایز، شیوه ادراک، سازمان دهی مدیریت کار و نحوۀ ساختارمند شدن سازمان. همان طور که قبلا گفته شد، زمانی که کتاب سیستمهای سازمانی نوشته شد، این اصطلاح هنوز مورد استفاده نبود اما در کتاب پیش رو، آنچه که هنوز ممکن است، جدیدترین بیانیه نظری درباره یکپارچهسازی مفاهیم سیستمی و روان پویشی در گروهها و سازمانهای کاری باشد ارائه میشود. افرادی که کتاب حاضر را جالب مییابند، بهتر است به این منبع نیز مراجعهای داشته باشند.