سبد خرید شما خالی است.
مادر سیدی او را از شهر بزرگی که در آن زندگی می کنند به شهری کوچک می برد، سیدی احساس تنهایی می کند، اما خیلی زود با همه چیز دوست می شود: با سرگذشتش؛ با شهر تازه اش و با دو پسر، لاچی و والتر؛ و عجیب تر از همه، با کلاغ هایی که همه جا سر راهش سبز می شوند.
سیدی در زمان سفر می کند، به گذشته می رود و جنایت وحشتناکی را می بیند و با رازی عجیب درگیر می شود. آیا او و دوستانش راهی می یابند تا خطاهای گذشته را درست کنند، یا محکوم به تکرار آن ها خواهند بود؟