سبد خرید شما خالی است.
وقتی نیمه خون آشام باشی، دیگر نمی توانی معمولی باشی. تا ابد عجیب و غریب خواهی بود. مامان و بابایم می گویند همین روزهاست که سر و کله ی «نیروی ویژه» ام پیدا شود. اتفاق های بدی افتاده. نمایشگاه زمستانی ترسناکی توی شهر برپا شده و شبحی با دست های لرزان و خونین به مردم حمله می کند. مردم اسمش را گذاشته اند «شبح خون»! اما حقیقت چیز دیگری ا ست. پای «خون آشام های مرگبار» در میان است. بزرگ ترین شیاطینی که باید با آن ها روبه رو بشویم. من و «تالولا»!