در طول سالهای تقریبا از ۵۰۰ قبل از میلاد تا ۵۰۰ بعد از میلاد، وقتی تمدنهای یونانی و رومی پیشرفت کردند، فلاسفه و پزشکان اغلب توجیهات و درمانهای متفاوتی را برای رفتارهای نابهنجار ارائه میدادند. بقراط (۴۶۰ - ۳۷۷ ق. م) که اغلب پدر پزشکی نوین نامیده شده است، معتقد بود که بیماریها علتهای طبیعی دارند. او رفتار نابهنجار را به صورت نوعی بیماری که از مشکلات جسمانی درونی ناشی میشود در نظر داشت. به بیان دقیق تر، او باور داشت که چند نوع آسیب مغزی مقصرند و ازعدم تعادل چهار مایع بدن یا خلط (مزاج) ناشی میشوند که در سرتاسر بدن جریان دارند؛ سودا، صفرا، خون و بلغم. برای مثال، زیادی صفرا موجب مانیا، فعالیت جنونآمیز میشد؛ زیادی سودا علت مالیخولیا بود، حالتی که با غمگینی مشخص میشد.
بقراط برای درمان عملکرد روانی، جویای اصلاح آسیب جسمانی اساسی بود. برای مثال او معتقد بود که زیادی سودای زیربنای مالیخولیا میتواند با زندگی آرام، غذای سرشار از سبزیجات، میانه روی، ورزش، تجرد و حتی حجامت کاهش یابد.