سنّت نظریه پردازی، سنّت دیرپایی در علم اجتماعی به طور اعم و در رشته مدیریت به طور اخص است. در نظریه پردازی، آدمی درصدد بر می آید تا جهان پیرامونی خود و نیز پدیده ها و رخدادهای آن را به قاموس نظریه درآورد، امکان بررسی و آزمون تجربی آن نظریه را نشان دهد، شواهد و مدارکی در حمایت از آن بیاورد، سودمندی آن در جهان اجتماعی را به معرض نمایش بگذارد، و در صورت نیاز تغییراتی را در آن صورت دهد. بنابراین، فلسفه وجودی عالِم و اندیشمند در این حوزه ها عبارت است از کشف، ساخت، آزمون، کاربرد، و اصلاح نظریه.
1- بی خیال جاذبه
2- مبانی و تعاریف نظریه پردازی
3- روش عمومی نظریه پردازی در رشته های کاربردی
4- مرحله مفهوم سازی
5- مرحله عملیاتی سازی
6- مرحله تایید
7- مرحله کاربست
8- مرحله پالایش
9- مثال موردی: نظریه فرهنگ سازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینز
10- مثال موردی: نظریه برنامه ریزی سناریویی چرماک
11- فهم وضعیت فعلی یک نظریه
12- حالا چه کار می کنید؟