در میان ملتی زندگی می کنیم که کوفته حوادث هول انگیز تاریخ است و خسته و افسرده از زندگی ناپایدار، ملتی که بارها در میان ویرانه ها، بر افتخارات از دست رفته خود مرثیه سرود و بغض در گلو شکست. تاریخ پرفراز و فرود میهن ما یکتا و بی همتاست و نظیر ندارد، اما بی نظیرتر از آن، هزاردستان روح شکست ناپذیر ملت ماست که در دوزخی به نام زندگی، فرهنگی بزرگ و باشکوه آفرید و با وجود زخم های همیق تاریخی بر پیکر خود نابود نشد و هویت خود را حفظ کرد. باید به خود ببالیم که در میان چنین ملتی هستیم. هر ملت دیگری به جای ما بود تا به امروز، تار و پود هستی اش جدا می شد و در دل غبارآلود تاریخ گم می گشت.
هم وطن شاید این کتاب بتواند در وقت دلتنگی، مایه تسلی خاطری باشد برای تو، تویی که زخم تاریخ را بر روحت نشانه داری و در تاریکی به ظاهر بی پایان، هنگامی که به شانه ای برای گریستن و تکیه کردن نیاز داری، مرهمی باشد بر زخم های روح تو، «زخم هایی که روح تو را آهسته در انزوا می خورد و نمی توانی آن را به کسی ابراز نمایی.»