سبد خرید شما خالی است.
قرار است «گیلبرت» یک شب در اردوگاه تفریحی بخوابد و دلش می خواهد حسابی خوش بگذراند. اما وقتی «لوییس» از شبح های دی هو در اردوگاه می گوید، گیلبرت کمی هول می کند. دلش نمی خواهد دوستانش فکر کنند ترسو است، اما نصف شب صداهایی می آید که او را با ترس هایش روبه رو می کند و...