سبد خرید شما خالی است.
راج از خریدن پیانو جدید و کوبیدن روی کلیدهایش حسابی کیف می کند. کلیدها نت های کج وکوله ای تولید می کنند و راج با آن ها بالا و پایین می پرد. پدر راج که این اشتیاق را برای نواختن پیانو می بیند، او را در کلاس موسیقی ثبت نام می کند تا نواختن صحیح را بیاموزد. راجنتها، گامها و آهنگها را یاد میگیرد و در آخر میتواند قطعات کلاسیکی را بنوازد که پدرش میشناسد و به آنها افتخار میکند. با این همه، هرچه راج توی نواختن پیانو ماهرتر می شود و آن را حرفه ای تر یاد می گیرد، کمتر از آن لذت می برد، تا جایی که برای مدت ها دیگر سراغ پیانویش را نمی گیرد. اما حالا که پدر راج بیمار است و از او میخواهد که برایش آهنگی اجرا کند، آیا راج به خاطر میآورد که چگونه از اعماق قلبش بنوازد؟