الی یازده ساله، اصلا از تغییر خوشش نمی آید. او دلش برای کلاس پنجم تنگ شده، برای دوست قدیمی اش، حتی دلش برای ماهی قرمز عزیزش هم تنگ شده است. یک روز سر و کله ی یک پسر غریبه پیدا می شود. این پسر خیلی ادعایش می شود، خیلی هم بداخلاق است! خیلی هم شبیه پدربزرگ الی، دانشمندی که همیشه دنبال راز جاودانگی و جوان ماندن بوده، است. یعنی ممکن است این پسربچه همان پدربزرگ الی باشد؟ یعنی بالأخره راز جاودانگی را کشف کرده؟!!
"چهاردهمین ماهی قرمز" داستانی شیرین درباره ی کنار آمدن با تغییرات و بزرگ شدن است؛ داستانی که خوانندگانش را تشویق می کند «به غیرممکن ها باور داشته باشند» و شکست را هم به عنوان لازمه ی پیشرفت و موفقیت بپذیرند. این کتاب در کنار نگاه جذاب و شیرینی که به علم دارد، حس مسئولیت پذیری، وفاداری و چرخه ی زندگی را می آموزد. و همچنین توانسته نظرات مثبت و جوایز بسیاری را به خودش اختصاص دهد.