در دهه 1990 تمام شرکتها باید جهانی بیندیشند، در غیر این صورت در بازار به هم پیوسته امروزی موفق نخواهند شد. شرکتها باید یاد بگیرند که چگونه وارد بازارهای خارجی شوند و توانایی رقابتی جهانی خود را افزایش دهند. آنها مجبور هستند قبل از ورود به بازار جهانی استراتژی های خود را تبیین نمایند و مقدار فعالیت خود را در کشور ،قاره و سطح جهانی معیین کنند. شرکتها باید رقیبان خود را بشناسند و استراتژی ها و منابع آنها را تجزیه و تحلیل نمایند. آنها همچنین باید محلهای جغرافیایی تولید ، منابع، مواد و تجهیزات خود را مشخص کنند. در این مقاله درباره شش تصمیم عمده ای که مدیران بازاریابی بین المللی باید قبل از ورود به بازارهای جهانی، با توجه به نظریان متخصصان تا سال 1994 آنها مورد توجه قرار دهند، بحث و بررسی می گردد. اولا عوامل محیطی که شرکتها قبل از تصمیم به فعالیت در سطح جهان باید بررسی کنند، تجزیه و تحلیل می شوند. ثانیا در مورد اینکه آیا شرکت در بازارهای بین المللی فعالیت کند یا خیر بحث می شود. رابعا شیوه های مختلف ورود به بازارهای جهانی تجزیه و تحلیل می گردد. خامسا نکاتی را که شرکت باید با توجه به آن آمیخته بازاریابی جهانی خود را با هر یک از بازارها هماهنگ نماید ارزیابی می گردد. سادسا چگونگی اداره و سازماندهی فعالیتهای بین المللی مورد توجه قرار می گیرد و سرانجام شش توضیح تکمیلی از بازاریابی جهانی برای شناخت بیشتر بازارهای بین المللی عرضه می گردد .