باب گالوین، مدیر موتورولا که در زمان وی این شرکت اقدام به ترسیم نقشه راه نمود، نقشه راه را این چنین تعریف می کند: «نقشه راه نگاهی مبسوط به آینده در حوزه ای معین است که متشکل از دانش ترکیبی و تصویر ذهنی از شفاف ترین پیشران های تغییر در آن حوزه است.» به عبارتی، نقشه راه چارچوبی منسجم ارائه می کند که در آن عناصر متنوع استراتژیک که باید در راستای دستیابی به اهداف سازمانی همگرا شوند را به طور خلاصه در قالب یک نمودار گرافیکی به نمایش می گذارد. فرآیند ترسیم نقشه راه، یک چارچوب سازماندهی شده برای دستیابی، اکتشاف، تجزیه و تحلیل و گزارش دهی مسائل استراتژیک مرتبط با فرآیندهای کسب و کار است. نقشه راه یک ابزار گرافیکی مبتنی بر زمان است که برای نمایش آینده مطلوب سازمان و راه های وصول به آن و کمک به انتخاب بهترین مسیر برای رسیدن به آن می باشد. یکی از تعاریف جامع نقشه راه این است که «چگونه گروهی از افراد می توانند در مدت زمان مشخصی به اهداف خود دست یابند و همچنین برای رسیدن به این اهداف چه قابلیت ها و اقداماتی مورد نیاز است.» ترسیم نقشه راه یک فرآیند یادگیرنده است. بدین معنا که باعث ایجاد زبان مشترک در میان ذی نفعان شده و ارتباط میان آنها را بهبود می بخشد. ترسیم نقشه راه فناوری، تکنیکی قدرتمند برای کمک به برنامه ریزی و مدیریت فناوری در بنگاه است. در حالت کلی، نقشه راه فناوری یک نمودار زمان بندی شده است که تعدادی لایه مشتمل بر جنبه های تجاری و فناورانه را در بر دارد. نقشه راه به تکامل بازارها، محصولات و فناوری ها کمک می کند و جنبه های مختلف آنها را به هم مرتبط می کند.