سبد خرید شما خالی است.
همان شب برق آسانسور خراب شد. در تاریکی فقط چشم هایشان را می دیدم. با پنجه های تیزشان به من حمله کردند و تمام صورت و دست هایم را خراشیدند. احساس می کردم سه چهار ساعت است توی آسانسور گیر کرده ام، اما وقتی همسایه ها مرا بیهوش از توی آسانسور بیرون آوردند، گفتند فقط سه دقیقه طول کشیده تا در آسانسور را باز کنند.