سبد خرید شما خالی است.
شهرناز ابروهایش را چون دو ریسمان سیاه گره می زند و می گوید: دیگر چه در سر داری؟ هفت دریا و هفت خشکی را دیدی و نامت را در چهار گوشه ی خاک بلند آوازه کردی. دست از این همه آرزوی دور و دراز بردار! از دور پیداست. سنگ های گران بها بر چهار گوشه اش می دزخشند. می گوییم: خشکی و دریا را زیر پا گذاشته ام اما آسمان را نه!