ما عادت نکرده ایم که آنچه در درونمان اتفاق می افتد را بیان کنیم و نیاموخته ایم که برای فهمیدن آنچه در درون دیگری اتفاق می افتد تلاش کنیم بیشتر یاد گرفتیم با ادب باشیم نقاب بزنیم و نقش بازی کنیم عادت کرده ایم آنچه در درونمان می گذرد پنهان کنیم تا قدر و منزلت و احترام ظاهری به دست آوریم و بیشتر از آنچه هستیم، خود را بیان کنیم. برای اینکه با دیگران باشیم یاد گرفته ایم خود را سرکوب کنیم. خشونت روزمره از این سرکوب ها ناشی می شود. بی احترامی به خود، دیر یا زود، به بی احترامی به دیگری می انجامد. کتاب «از مهربان بودن دست بردارید واقعی باشید!» مانند سطل آبی است که برای بیدار کردن آگاهی هر فردی ریخته می شود. نویسنده با مثال هایی که در کتاب آورده توضیح می دهد که ما چطور از نیازهایمان غافل می شویم و آن ها را نادیده می گیریم و چطور این کار ما را به سوی خشمگین شدن سوق می دهد و ما این خشم را روی دیگری خالی می کنیم. این کتاب طرز خنثی کردن خشم را به ما یاد می دهد که چه به صورت آشکار و چه به صورت پنهان هر روز با آن دست به گریبان هستیم.