بودن در ارائه آرای خود تحت تأثیر ماکس وبرا، ویلفردو پارتو، گئورگ زیمل، رابرت مرتون، هربرت اسپنسر، تالکوت، پارسونز الکسی، دوتو کویل، نیکولاس زومبارت بوده است. بودن در چند سطر اول فصل یکم کتاب ایدئولوژی در منشأ معتقدات چنین آورده است: ماکس وبر جامعهشناس بزرگ آلمانی نوشته است که وقتی قصد توضیح یک پدیده اجتماعی را داریم، باید کوشش کنیم تا این پدیده را به رفتارهای انفرادی که موجد آن هستند مرتبط سازیم و نیز بپذیریم که این رفتارها معقول هستند. (بودن، ۱۹۸۶)
وی در جای دیگری در همین فصل بیان داشته است که: «مسلما نمیتوان این آدمها را تک تک مورد توجه قرار داد. برعکس باید آنها را در دستهبندی کرد و برای این نمونهها منطق رفتاری در نظر گرفت که الزاما ایده آل خواهد بود. لکن در تمام احوال، باید بر طبق توصیه ماکس وبر کوشید تا رفتار فردی را به گونهای بازسازی کرد که قابل درک باشد و جز به صورت آخرین راه حل نباید آن را به عنوان معلول نیروهای غیر عقلانی تفسیر کرد. همان و در جای دیگر اشاره کرده است که این توصیه و بر ارزش پیگیری دارد.