«جزء از کل از نادر کتاب های حجیمی است که به نهایت ارزش خواندن دارند... داستان در میانه ی شورشی در زندان آغاز و در یک هواپیما تمام می شود و حتی یک صحنه ی فراموش شدنی در این بین وجود ندارد... کمدی سیاه و جذابی که هیچ چاره ای جز پا گذاشتن به دنیای یخ زده اش ندارید.»
- اسکوایر
«یک داستان غنی پدر و پسری پر از ماجرا و طنز و شخصیت هایی که خواننده را یاد آدم های چارلز دیکنز و جان ایروینگ می اندازند...»
- لس آنجلس تایمز
«یکی از بهترین کتاب هایی که در زندگی ام خوانده ام. شما تمام عمرتان فرصت دارید رمان اول تان را بنویسید، ولی، خدای من، جزء از کل، کاری کرده که بیشتر نویسنده ها تا پایان عمرشان هم قادر به انجامش نیستند... اکتشافی بی اندازه اعتیادآور در اعماق روح انسان و شاید یکی از درخشان ترین و طنزآمیزترین رمان های پست مدرنی که من شانس خواندن شان را داشته ام... استیو تولتز یک شاهکار نوشته، یک رمان اول فوق العاده که به ما یادآوری می کند ادبیات تا چه حد می تواند خوب باشد.
- اینت ایت کول نیوز
«جایگاه جزء از کل در کنار اتحادیه ابلهان است، داستانی که انگار ولتر و ونه گات باهم نوشته اند.»
- وال استریت ژورنال
استیو تولتز، نویسنده ی استرالیایی متولد ۱۹۷۲ سیدنی، اولین رمانش، جزء از کل را در سال ۲۰۰۸ منتشر کرد. این کتاب با استقبال زیادی رو به رو شد و به فهرست نامزدهای نهایی جایزه ی بوکر راه پیدا کرد که کمتر برای نویسنده ای که کار اولش را نوشته پیش می آید. او این کتاب را پنج ساله نوشت. پیش از آن مشاغلی مثل عکاسی، فروشندگی تلفنی، نگهبانی، کارآگاه خصوصی، معلم زبان و فیلمنامه نویسی داشت. خودش در مصاحبه ای گفته: «آرزوی من نویسنده شدن نبود، ولی همیشه می نوشتم. در کودکی و نوجوانی شعر و داستان کوتاه می نوشتم و رمان هایی را آغاز می کردم که بعد از دو و نیم فصل، دیگر دوست نداشتم تمام شان کنم. بعد از دانشگاه دوباره به نوشتن رو آوردم. درآمدم خیلی کم بود و فقط می خواستم با شرکت در مسابقات داستان نویسی و فیلمنامه نویسی پولی دست و پا کنم تا بتوانم زندگی ام را بگذرانم که البته هیچ فایده ای نداشت. زمانی که دائم شغل عوض می کردم یا بهتر بگویم، از نردبان ترقی هر کدام از مشاغل پایین می رفتم، برایم روشن شد هیچ کاری جز نویسندگی بلد نیستم. رمان نویسی تنها قدم منطقی بود که می توانستم بردارم. فکر می کردم یک سال طول می کشد، ولی پنج سال طول کشید. زمان نوشتن تحت تأثیر کنوت هامسون، لویی فردینان سلین، جان فانته، وودی آلن، توماس برنارد و ریموند چندلر بودم.»
جزء از کل کتابی است که هیچ وصفی، حتی حرف های نویسنده اش، نمی تواند حق مطلب را ادا کند. این مقدمه ی کوتاه را هم فقط برای این نوشتم که خواننده با نویسنده آشنایی مختصری پیدا کند. خواندن جزء از کل تجربه ای غریب و منحصر به فرد است. در هر صفحه اش جمله ای وجود دارد که می توانید نقلش کنید. کاوشی است ژرف در اعماق روح انسان و ماهیت تمدن، سفر در دنیایی است که نمونه اش را کمتر دیده اید. رمانی عمیق و پرماجرا و فلسفی که ماه ها اسیرتان می کند. به نظرم تمام تعاریفی که از کتاب شده نابسنده اند.