آیا حرف زدن راجع به حادثه دلخراش به اندازۀ نوشتن درباره آن مؤثر واقع میشود؟ بستگی دارد. در یک پژوهش حرف زدن جلوی ضبط صوت با نوشتن ابرازی مقایسه شد. هر دو تکنیک به یک اندازه مفید بودند؛ حرف زدن با آدم واقعی راجع به حادثه دلخراش خیلی پیچیدهتر است. اگر کس دیگری فارغ از آنچه میگویید بتواند شما را بپذیرد و شما نیز بتوانید در افشای خود کاملا صادق باشید، حرف زدن شاید عملا بهتر از نوشتن ابرازی باشد؛ اما مسأله در این است که اگر کسی که به او اعتماد میکنید و راز دلتان را به وی میگویید، واکنش مطلوبی به شما و آنچه میگویید نشان ندهد، حرف زدن شاید عملا بدتر از نگفتن راز دل باشد. اگر بنویسیم و سپس نوشته خود را برای شخص دیگری بخوانیم چه طور؟ همان مسألۀ قبل وجود دارد؛ اگر مخاطبتان واکنش مطلوبی به شما نشان ندهد، ممکن است بشود قوز بالا قوز و مکان را حتی با احساسات منفی بیشتری ترک کنید. در تنها پژوهشی که نتایج آن تأثیرهای منفی نوشتن دربارۀ موضوعات دردناک را نشان داد، از حادثه دیدگان چنین خواستهای شده بود: راجع به حوادث دلخراش خود بنویسند و داستانهایشان را برای سایر اعضاء گروه بخوانند. بر خلاف انتظارات پژوهشگران، خواندن علنی تجارب دلخراش سبب شد که حادثه دیدگان افسردهتر شوند. (گیدرون پری، کنلی و همکاران ۱۹۹۶)