در ترمینولوژی حقوقی، اصطلاح تجارت این گونه تعریف شده است: معاملات به قصد انتفاع به طوری که در تفاهم عرف، بر آن صدق تجارت نماید.
در فرهنگهای حقوقی انگلیسی هم، تجارت به مبادله کالا و خدمات تعریف شده است و در تعریف جامعتر، خرید، فروش و مبادله کالا و خدمات و تبادل اوراق مالی و حمل و نقل اشخاص و اموال را شامل میشود.
در ادبیات فقهی، تجارت به معنای هرگونه قرارداد و معاوضه به معنای عام است که بر مبنای آن مبادله اموال صورت میگیرد. با این همه، بیشتر فقیهان علاوه بر معاوضی بودن قرارداد، قصد تحصیل سود و منفعت را در تحقق عنوان تجارت لازم میدانند و در برخی عبارات فقهی، قصد اکتساب و این که انجام معاملات و داد و ستد به عنوان لازمه مفهوم تجارت تلقی شده است. پس، در دیدگاه فقهی تجارت عنوان عامی است که شامل همه عقود معاوضی و داد و ستد اموال میشود و اختصاص به بیع ندارد. از این رو برخی از مجموعههای فقهی، به جای عنوان تجارت از عنوان مکاسب یا متاجر بهره بردهاند. به هر حال، به نظر میرسد واژه تجارت به لحاظ عرفی توسعه مفهومی داشته است و اگر در ابتدا به معنای خرید و فروش و مبادله کالا بوده، به تدریج تمامی عملیات منجر به توزیع و جابه جایی کالا را در بر گرفته است و در این مفهوم، تجارت شامل خدمات حمل و نقل هم میشود. امروزه تجارت به داد و ستد کالا و خدمات راجع به توزیع و حمل و نقل آن اختصاص ندارد و عرضه تمامی خدمات جامعه را هم در بر میگیرد.