سبد خرید شما خالی است.
کتاب آن بیست و سه نفر به جز روایت ماجرای اسارت نوجوانان کرمانی، پرده از فراتر بودن جنگ به آنچه در جبهه ها اتفاق می افتد نیز بر می دارد. یوسف زاده وقتی از مهر مادرش می نویسد که دل کندن از کوچکترین فرزند برایش دشوار است، وقتی از مادر «اکبر دانشی» می نویسد که به واسطه ی برادرش به او پیغام داده که بعد از مرگ پدر، تو تنها نان آور خانه ای و دلخوشی خانواده ی شش نفره به توست و ما را به که می سپاری، و ده ها اتفاق دیگر از این دست، آن ها را به خوبی به تصویر کشیده و مخاطب، خیلی خوب می فهمد که جنگ صرفاً «خط مقدم» نیست و تا عمق شهرها و روستاها نیز امتداد پیدا می کند.