کتاب «چارچوبی برای تفسیر و نقد متون تاریخی» نوشته مهدی رفعتی پناه مهرآبادی، با طراحی منحصر به فردی به مطالعه متون تاریخی پرداخته است. این کتاب به جستجوی ساختار وجودی انسان میپردازد - یک وجودی که تحت تأثیر «هستن - در - جهان»، «واقع بودگی» و «افکندگی» است، مفاهیمی که بر گرفته از فلسفه هایدگر هستند.
با استفاده از این چارچوب فلسفی، کتاب به بررسی زبان و نشانههای زبانی میپردازد، معتقد است که درک متن از طریق شناخت زبان و نشانههای آن امکانپذیر است. در این میان، اصول روششناسی برای تفسیر و نقد متون تاریخی به صورت عمیق مورد بررسی قرار گرفته است و با استفاده از شکستن و واساخت محتوای متون، به دنبال کشف معانی موجود در آنها است.
این اثر با دقت به جزئیاتی چون پی رنگ، زاویه دید نویسنده، کانونیسازی و حتی ایدئولوژیهای پنهان در متون پرداخته و به مطالعهگر امکان میدهد تا به درک عمیقتری از متون دست یابد. به خصوص تاکید بر شخصیت و شخصیت پردازی، و توجه به پیرامتن، این موضوع را بیشتر محوریت میدهد.
یکی از جنبههای برجسته این کتاب، بهره برداری از نشانهشناسی و نحو روایی در تفسیر متون است. همچنین با بررسی ژرف ساخت روایت، به مطالعهگر اجازه میدهد تا ساختارهای عمیقتر و پنهانتر متون را کشف کند.
این کتاب یک ابزار قدرتمند برای هر کسی است که به دنبال درک عمیقتر متون تاریخی است. از طریق ارائه چارچوبها و اصول معرفتشناسی و هستی شناسانه، مهدی رفعتی پناه مهرآبادی به مطالعهگر امکان میدهد که بیش از هر زمان دیگری به درک و تفسیر صحیح متون دست یابد. این اثر بدون شک یک مرجع بینظیر برای دانشجویان تاریخ، فلسفه و علوم انسانی به شمار میآید.
مقدمه
سپاسگزاری
فصل اول: زبان، معنا و فهم
فصل دوم: هرمنوتیک واقع بودگی به مثابه سطح هستی شناسانه فهم و…
فصل سوم: معرفتشناسی نقد متون تاریخی
فصل چهارم: روششناسی نقد متون تاریخی
فصل پنجم: پی رنگ
فصل ششم: زمان در روایت
فصل هفتم: راوی، زاویه دید و کانونیسازی
فصل هشتم: ایدئولوژی
فصل نهم: شخصیت و شخصیت پردازی، الگوی ارتباطی و نظام دستوری
فصل دهم: توجه به پیرامتن در نقد متون تاریخی
فصل یازدهم: کاربرد نشانهشناسی در نقد متون تاریخی
فصل دوازدهم: نحو روایی و مدل کنشگران در متون تاریخی
فصل سیزدهم: سطح زیرساخت (ژرف ساخت) روایت
سخن پایانی
کتابنامه
پیوست