شاید از نظر بیشتر تماشاگران مهمترین کارکرد تلویزیون خبررسانی باشد؛ اما این نگرش که تلویزیون آینهای در برابر جامعه است تا مسائل موجود و اخبار را منعکس کند ساده انگارانه است. با وجود آنکه تلویزیون در کشوری مانند آمریکا، از سال ۱۹۵۰ رسانهای مهم در زمینه منعکس کردن ارزشهای اخلاقی و فرهنگی بوده است، از دهه ۱۹۶۰، تعدادی از برنامههای تلویزیونی به صورت تعمدی از پرداختن به مسائل جدی و جنجالی اجتماعی اجتناب کردند و به پخش درامهای جذاب و سرگرمکننده و ارائه تصویری غیر واقعی و رمانتیک از زندگی پرداختند. این نوع برنامههای تلویزیونی رفته رفته به جایی رسیدند که مسائل شخصی و تابو مانند روابط جنسی را محور خود قرار دادند. با وجود این، ارتباط متقابلی میان رسانهها و نگرش اجتماعی برقرار است؛ به همین دلیل ارتباط گران از طریق تفاسیر سیاسی آگاهانه و ماهرانه در پیش کشیدن بحثهای جنجالی تأثیر خود را روی مخاطبان میگذارند. را کونتز (۱۹۹۲) در پژوهش خود دربارۀ خانوادههای آمریکایی، به مصرف تلویزیونی اشاره و برنامههای تلویزیونی را در کانون فعالیتهای سرگرم کنندۀ خانواده بررسی میکند. به عقیده او در دهه ۱۹۵۰ در نتیجه غلبۀ برنامههای سرگرمکننده تلویزیونی رویدادها و مسائل سیاسی جدی نادیده گرفته شدند و سه شبکه اصلی NBC ،ABC و CBS تمام همت خود را صرف ساختن برنامههایی کردند که به مذاق مخاطبانی خوش میآمد که به صورت خانوادگی به تماشای تلویزیون میپرداختند. این برنامهها اغلب موضوع یکسانی داشتند روایتی سرخوشانه از زندگی خانوادۀ سفید پوست متعلق به طبقۀ متوسط جامعه که حاوی مضامین طنز بود و زندگی ایدئال آمریکایی را تصویر میکرد. این برنامهها به طرز قابل توجهی از پرداختن به مسائل اجتماعی نظیر تبعیض نژادی و حقوق مدنی اجتناب میکردند و صرفا کار کرد سرگرم کنندگی داشتند.