از آنجا که تفکر دربارۀ محیط اخلاقی نقش مهمی در این کتاب بر عهده خواهد داشت، لازم می بینم آن را به روشنی توضیح دهم و برخی از سؤالاتی را که در کاربرد این عبارت، ممکن است به ذهن رسد پیشبینی کنم. من مفهوم محیط اخلاقی را به عنوان یک اصطلاح فنی مطرح نمی کنم، از این رو همان طور که در قسمت مقدمه تعریفی دربارۀ آموزش ارزش ها مطرح نکردم. در اینجا نیز تعریفی برای محیط «اخلاقی» ارائه نخواهم داد. اگرچه به طور کلی طرز فکر خوبی است که در فلسفه و سایر پژوهش ها در مورد چگونگی استفاده از یک اصطلاح، شفاف سازی صورت می گیرد اما ارائه تعریف از یک مفهوم، پیش از بحث در مورد آن همواره بهترین راه برای توضیح و تصریح آن مفهوم نیست. نقطۀ آغاز بحث من نیز مبتنی بر بافتی خواهد بود که برای اولین بار با این اصطلاح و توانش آن مواجه شدم و در ادامه با هدف ایجاد درکی از محیط اخلاقی که در این کتاب مدنظر قرار دارد به بررسی شماری از مسائل می پردازم.