زیبایی سخن و زشتی آن را مراتب و درجاتی است و هر مرتبهای را انواعی مختلف و اشکالی متنوع است. شمار صورتهای کلامی به شمار سیرتهای متکلمان است، از گذشتگان و آیندگان و حاضران. و بدین ترتیب، سنجش و ارزیابی هر سخنی جداگانه ناممکن است و به ناچار اصول و معیارهایی را ایجاب مینماید؛ این اصول را پس از وضع و ترتیب و تنظیم، اصول بلاغت نامیدهاند و دسته دسته نموده، هر دستهای را متناسب با لفظ و معنی و گوینده و شنونده مرتب کردهاند. در بلاغت، قواعد عقلی بر قواعد نقلی مقدم است؛ از این رو بیشترینه اصول بلاغی همه زبانها را فراگیر است. در سخن سنجی و زیباشناسی کلام ذوق نیز نقش اساسی دارد. فنون بلاغت فارسی و عربی در سه مجموعه: معانی، بیان و بدیع گرد آمده که از آن میان معانی و بیان اهمیت ویژهای دارد، چه دقیقترین و لطیفترین معانی و اسرار سخن را متعهد بیان است.
کتاب بدایة البلاغة، نخستین گامی است که در راه مهمترین اصول بلاغی برداشته شده است. بدایت بلاغت است و از افراط و تفریط به دور و به اصطلاح نه دارای «إطناب ممل» است و نه «ایجاز مخل»، از استدلالهای پیچ و خمدار خالی و از استشهاد به لغز و معما عاری و برهنه است، سنگینی و سختی الفاظ و کلمات و تکرار و تعقید تعبیرات و ترکیبات فرود آمده و سادگی و سبکی و روانی بیان در آن فزونی گرفته و بر دو بخش نهاده شده است. بخش نخستین آن در اصول معانی و دومین آن قواعد بیانی است؛ بخش بدیع را با پیوستی از مباحث عروضی - بمن الله و توفیقه - در آینده خواهید یافت. از اهل علم و معرفت استدعا مینمایم که کاستیهای گردآورنده را به هر صورت ممکن یاد آوری فرمایند.