صد سال تنهایی حاصل 15 ماه تلاش "گابریل گارسیا" است که به گفته خود در تمام این مدت خود را در خانه حبس کرده بوده است. در این رمان به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا پرداخته شده است که نسل اول آن ها در دهکده ای به نام ماکوندو ساکن می شوند. داستان از زبان سوم شخص حکایت می شود. مارکز با نوشتن از کولیها از همان ابتدای رمان به شرح کارهای جادویی آنها می پردازد و شگفتی های مربوط به حضور آنها در دهکده را در خلال داستان کش و قوس می دهد تا حوادثی که به واقعیت زندگی در کلمبیا شباهت دارند با جادوهایی که در این داستان رخ می دهند ادغام شده و سبک رئالیسم جادویی به وجود آید. ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیت های داستان به جادویی شدن روایت ها می افزاید.
گابریل گارسیا مارکز، در رمان صد سال تنهایی به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا می پردازد که نسل نخستین از آن ها در دهکده ای به نام ماکوندو ساکن می شود. داستان از زبان سوم شخص حکایت می شود. طی مدت یک قرن تنهایی پنج نسل دیگر از بوئندیاها به وجود می آیند و حوادث سرنوشت ساز ورود کولی ها به دهکده، و تبادل کالا با ساکنین آن، رخ دادن جنگ داخلی و ورود خارجی ها برای تولید انبوه موز را می بینند. شخصیت های مهم رمان عبارتند از: خوزه آرکادیو بوئندیا که نخستین مردی ست که به سرزمینی وارد شده که بعدها ماکوندو نام می گیرد. زن او به نام اورسولا که در طی حیات خود اداره کردن خانواده را با تحمیل مقررات خود به بچه ها عهده دار می شود، و تولد چندین نسل را به چشم می بیند.