یونگ هم مانند رئالیست ها باعلم شیفتگی و خردورزی مخالف بود، او پیرو و طالب خرد دل بود و به نقاشان (پیکاسو، ماگریت، دالی ) و نویسندگان و شاعران (گوته، نیچه،جویس) عشق می ورزید. او در این کتاب در بخش اول به بیان این نگرش خود می پردازد. روان ما بخشی از طبیعت است، و معنایش به همان اندازه نامحدود است. بنابراین ما نمی توانیم روان یا طبیعت را تعریف کنیم، ما فقط می توانیم بکوشیم که عقاید خود را درباره آن ها بیان داریم، و کنش آن ها را به بهترین وجه ممکن توصیف کنیم .
در بررسی رویاها دو نکته اصلی باید مورد بررسی قرار گیرند:
نخست اینکه رویا را باید مانند یک حقیقت تلقی کرد که کسی درباره آن نباید هیچ گونه تصور قبلی بکند، جز اینکه در هر حال به وجهی دارای معنی است.
دوم اینکه رویا جلوه ای از ناخودآگاه است.
کارل گاستاویونگ (1875-1961) روانپزشک سوئیسی، متفکر قدرتمند و بنیانگذار روانشناسی تحلیلی (هم چنین مشهور به روانشناسی یونگ) میباشد. شیوه ی اصلی یونگ در روانشناسی در زمینه ی روانکاوی (تجزیه وتحلیل روانی) و مبارزه با جنبش های ضدفرهنگی در جهان، بسیار مؤثر بوده است. یونگ اولین روانشناس نوین است که اظهار داشت: روح و روان انسان "به طور طبیعی خداپرست است" و آن را عمیقا مورد بررسی قرار می دهد. بیشتر کارهای او شامل "روانشناسی تحلیلی: تئوری و عمل"، " انسان و سمبل هایش"، "خاطره ها، رویاها، اندیشه ها"، "آثار گردآوری شده از کارل یونگ" و "کتاب سرخ" می باشد.