حقیقت این است که در نقد ادبی هم مثل انواع ادبی هر عنوانی از فرمالیسم روسی گرفته تا هرمونتیک و پست مدرنیسم و فمینیسم، مباحث مفصل مستقلی هستند که در مورد آنها کتاب و مقالات متعددی نوشته شده است و خلاصه کردن آنها بی شک با حذف برخی مطالب مهم همراه خواهد بود و این در حالی است که هر روزه به دامنه این گونه مباحث افزوده می شود و ماهی نیست که مقاله یا کتاب درخوری در این زمینه ها عرضه نشود. لذا استادانی که این کتاب را تدریس می کنند باید در هر مورد به مقتضا مطالبی را بیفزایند یا شرح و بسط بیشتری دهند. توجه به این نکته ضروری است که این مطالب وقتی به خوبی درک می شود که با مثال هایی از ادبیات خودمان همراه باشد. یکی از علل مبهم جلوه نمودن کتب ترجمه یی (گذشته از بحث زبان و اصطلاحات) همین است که مصادیق بحث برای خواننده روشن نیست. ناظر به همین مسائل و مشکلات است که در این ویرایش تا حدی به حجم کتاب افزوده شده است و این در حالی است که برخی از همکاران توصیه می کردند که به اقتضای فرصت محدود یک نیمسال تحصیلی از حجم کتاب کاسته شود. اما باید توجه داشت که از این کتاب در مقاطع تحصیلی مختلف و در دانشگاه های مختلف استفاده می شود و مدرسان می توانند به تشخیص خود گزینشی عمل کنند، البته باید خط تاریخی مطالب حفظ شود؛ مثلا بحث «جوامع تفسیری» استانلی فیش بعد از بحث های یاس در قرائت نسل های فرهنگی است. باری عمده هدف من این بوده است که خوانندگان لب و اساس مطالب را دریابند، به نحوی که خود بتوانند به سراغ کتب متعددی که در این سال ها نوشته یا ترجمه شده است بروند و معلومات خود را تکمیل کنند.