«ابدیت» نام بنیادی است فارغ از قید زمان که عده ای متخصص آن را پدید آورده اند و وظیفه ای ندارد مگر دخالت در جریان رخدادهای تاریخی. ابدیت جریان تاریخ را به نفع خود -و به گمان خودش- به نفع بشریت دستکاری می کند. اما عده ای نیز هستند که از عملکرد این بنیاد راضی نبوده و خواهان سرنگونی آن هستند.
اندروهارلان تکنیسین برجسته ابدیت که از سده 575 به سده 482 مأمور به خدمت می شود؛ در آنجا به فردی به نام «نویس لمبنت» آشنا می گردد که در حقیقت جاسوسه ای است از سده 111394 که ابدیت هنوز راهی برای ورود به آن نیافته است. نویس با ترفندهای مختلف و بیان بی پرده ی حقایق به اندروهارلان می فهماند که دستکاری در تاریخ در حکم سد کردن راه نژاد بشر به سوی تمدن بزرگتر و متعالی تر است که فقط آن هم در عرصه کهکشان و نه در مهد تنگ زمین میسر می گردد. اما مقام های عالی رتبه ابدیت در «شورای هر زمان» با چنین فکری کاملا مخالفند. بدین سان مبارزه این دو برای نابودی ابدیت مبارزه ای است برای بودن یا نبودن خود آنها و در عین حال مبارزه ای است برای گشودن راه عزیمت انسان به سوی ستارگان و بی نهایت.