یکی از مباحث جالب در روان شناسی که با زندگی روزمره ارتباط مستقیم دارد، انگیزش و هیجان است. خیلی ها در این فکر هستند که چگونه خود و دیگران را برای انجام کاری با انگیزه کنند. البته بعد از خواندن این کتاب خواهید دید که انگیزش علاوه بر گرایش به اجتناب هم مربوط می شود. به عبارت دیگر، گاهی برای اجتناب یا گریختن از رویدادی خاص خود را با انگیزه می کنیم. بنابراین در تمام زمینه های زندگی (خواه گرایشی یا اجتنابی)، به اصول انگیزش برای هدایت رفتار نیاز داریم.
این شاخه ای از روان شناسی است که درمانگران، کارفرمایان، دولتمردان، مربیان، آموزگاران و والدین و خلاصه هر فردی که به نحوی می خواهد انگیزه ای را در دیگران ایجاد کند، به کمک آن می تواند راهبردهایی را ابداع نماید تا به دیگران یاری رساند.
به علت استقبال زیادی که از ترجمه ویراستهای قبلی این کتاب شده است، بر خود لازم دانستم تا مطالب آن را به روزکنم. بنابراین برای پنجمین بار به ترجمۀ آن که اکنون ویراست هفتم (۲۰۱۸) است اقدام کردم. در ترجمه این ویراست، با توجه به تجربه ای که در ترجمه ویراستهای قبلی آن کسب کرده ام، نهایت سعی خود را به خرج داده ام تا ترجمه ای روان و سلیس ارائه دهم. در واقع نام اصلی این کتاب شناختن انگیزش و هیجان است، اما چون عنوان این درس در دانشگاه انگیزش و هیجان است، همین عنوان برای آن برگزیده شده است.
انگیزه ها با گذشت زمان تغییر می کنند و بر جریان رفتار تأثیر می گذارند ... انگیزش و هیجان فرآیندهای پویا هستند - همیشه تغییر می کنند و همیشه افزایش و کاهش می یابند. در نظر گرفتن انگیزش به صورت رودخانه نیازها، شناخت ها، و هیجان ها که جریان مداوم دارد، مفید است. نیرومندی انگیزه نه تنها به طور مداوم افزایش و کاهش می یابد، بلکه افراد نیز در هر لحظه انگیزه های متفاوتی دارند. معمولاً یک انگیزه از همه قوی تر و مناسب موقعیت است، در حالی که انگیزه های دیگر اهمیت نسبتاً کمتری دارند (یعنی، یک انگیزه بر توجه ما حاکم است، در حالی که انگیزه های دیگر نسبتاً نهفته هستند). قوی ترین انگیزه معمولاً بیشترین تأثیر را بر رفتار ما دارد، اما هر انگیزه فرعی وقتی شرایط تغییر کند و زمان بگذرد، می تواند حاکم شود و بنابراین، بر جریان رفتار تأثیر بگذارد و به آن کمک نماید.