موضوع تغییر و دگرگونی اجتماعی و انواع آن از دیرباز مورد توجه فلاسفه و متفکران اجتماعی و حتی ادیان و مذاهب بوده است. در نوشته های کهن دینی و عرفی (غیر دینی)، همواره زمانه و روزگار در حال تغییر و دگرگونی دیده می شود. دگرگونی در خلق و خو و باورهای افراد، تغییر امت ها و دین ها و تحول نسل ها در پیام و رسالت پیامبران بیشتر نمود یافته است. در واقع در تاریخ بشر، پیامبران و ادیان مهم ترین پیام آوران تغییر و دگرگونی در جوامع بشری بوده اند و رسالت اصلی آنان تغییر تکاملی انسان ها و جوامع بوده است. از منظر همین تغییر تکاملی است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: هر که دو روزش برابر باشد، مغبون است.
اگر هراکلیتوس حدود پانصد سال قبل از میلاد گفته است که از یک رودخانه بیش از یک بار نمی توان عبور کرد، از این جهت است که وی همه هستی را در حال تغییر و دگرگونی بی وقفه می دید. از این دیدگاه، درباره دگرگون شدن انسان ها و جامعه می توان گفت: هیچ انسانی را عینا دوبار نمی توان دید و آفتاب دوبار بر جامعه ای نتابیده است؛ زیرا انسان ها و جوامع همواره چه بخواهند و چه نخواهند در حال تغییر و شدن دائمی هستند. به قول اقبال لاهوری: موجیم که آرامش ما عدم ماست.