بندرگشتالت جزء پرکاربردترین آزمون های روانشناسی است و از نظر کاربرد در مقام ششم قرار دارد. این آزمون در وهله نخست جهت سنجش آسیب مغزی بکار می رود، لیکن درمورد جامعه کودکان برای غربال کردن افراد از نظر آمادگی ورود به مدرسه، پیش بینی پیشرفت تحصیلی و تشخیص مشکلات یادگیری، بررسی ناتوانی های رشدی، مشکلات هیجانی و به عنوان آزمون هوشی غیرکلامی بکار بسته می شود. سودمندی این آزمون مربوط به سهولت اجرا و نمره گذاری آن است. کتاب حاضر ضمن معرفی این آزمون و روش اجرای آن، نمره گذاری و تفسیر این آزمون را در آزمودنی های کودک و بزرگسال مطرح می کند و شاخص های هیجانی را که این افراد و بیماران روانی معمولا در این آزمون می گیرند، معرفی می کند. بنابراین، این کتاب جزء معدود کتبی است که بطور جامع در مورد این آزمون نوشته شده است.
این آزمون در ۱۹۳۸ توسط لورتا بندر ابداع شد. بندر از میان ۳۰ طرحی که ور تایمر برای نشان دادن قوانین گشتالتی خود در زمینه ادراک به کار برده بود، ۹ طرح را انتخاب کرد. ورتایمر بر روی توانایی افراد نرمال در پاسخ دهی به آزمونها به نحوی وحدت یافته و مرتبط تاکید میکرد، اما بندر میخواست تعیین کند که چگونه سطح عملکردی اشخاص به واسطه تاخیر در رشد و بلوغ ادراکی - حرکتی و نیز به واسطه یک حالت پاتولوژیک کارکردی یا ارگانیک تحت تأثیر قرار میگیرد. سالیان درازی اثر بخشی تست بندر گشتالت به علت عدم استفاده از روشهای منظم و عینی قابل سنجش نبود و بسیاری از متخصصین بالینی به طور ذهنی و شهودی از آن سود میبردند، اما همزمان سیستمهای عینی نیز برای نمره گذاری ابداع شدند. یکی از مهمترین و قابل پذیرشترین این سیستمها، متعلق به پاسکال و ساتل (۱۹۵۱، به نقل از کوپیتز ۱۹۷۵) میباشد. به نظر این دو، نحوه اجرای تست در افراد مختلف نشانگر نحوه برخورد کلی آنها با محیط اطرافشان است؛ یعنی هر چه شخص سازگارتر و انطباق پذیرتر باشد، طرحها را به گونهای صحیحتر و اتحاد یافتهتر کپی میکند.