در سالهای اخیر، مدیریت زنجیره تامین مورد توجه بسیاری از افراد در مجامع عملی، انتشارات علمی، کنفرانس ها، برنامه های توسعه کسب وکار و دروس ارائه شده در دانشگاه ها قرار گرفته است. شرایطی که باعث تعریف و طراحی چنین نگرشی شده، افزایش روزافزون رقابت پذیری و تلاش برای بقای سازمان هاست که با نزدیک شدن ارتباطات و پیشرفت در فناوری اطلاعات حاصل شده است. سازمان ها رمز این بقا را در ارضای نیازهای مشتری می دانند. نیازها و علائق مشتری می تواند شامل کاهش قیمت، حمل به موقع، کیفیت مناسب و از این قبیل باشد. مدیریت زنجیره تامین نگرشی است که بر مبنای آن، ارضای این نیازها، نه فقط توسط آخرین موجودیت منتهی به مشتری، بلکه توسط سایر تامین کنندگان بالادستی، صورت می گیرد. به عبارت دیگر نه یک تامین کننده، بلکه تعدادی از تامین کنندگان را در نظر می گیرد. ممکن است تصور شود که زنجیره تامین اخیرا ابداع نشده و در گذشته هم وجود داشته است، این تفکر درستی است؛ زنجیره تامین قدمتی طولانی دارد، ولی «مدیریت زنجیره تامین» بسیار جدید است. به عبارت دیگر، هدایت تمام اعضای زنجیره تامین به صورتی یکپارچه و هماهنگ، مبحثی نو است.