در هر جامعه مدرن، مهندسان و مدیران فنی مسئول برنامه ریزی، طراحی، ساخت و بهره برداری از ساده ترین محصول تا پیچیده ترین سیستمها هستند. از کار افتادن محصولها و سیستمها موجب وقوع اختلال در سطوح مختلفی می شود و می تواند حتی به عنوان تهدیدی شدید برای جامعه و محیط زیست نیز تلقی شود. از این رو مصرف کنندگان و بطور کلی مردم جامعه انتظار دارند که محصولها و سیستمها قابل اطمینان و ایمن باشند.
ارزیابی قابلیت اطمینان البته بحث چندان جدیدی نیست، زیرا مهندسین همواره به طراحی ساخت و بهره برداری سیستمها که نسبتا عاری از اشکالات و معایب باشد علاقمند بوده اند. سابق براین قابلیت اطمینان بر مبنای تحلیلهای کیفی از سوابق و تجربیات در طراحی و بهره بردای حاصل میشد ولی این روش همیشه به عنوان قضاوت مهندسی مورد تردید و غیر قابل اتکاء و نامناسب بوده است. قابلیت اطمینان یک مشخصه ذاتی از هر محصول است و لذا یکی از پارامترهای طراحی محسوب میشود که همواره باید در طی فرایند طراحی به عنوان یکی از معیارهای مهم آن مورد توجه قرار گیرد؛ بنابراین برای حصول این امر نیاز به کمیتسنجی قابلیت اطمینان میباشد.
مفاهیم کیفی مانند این که این سیستم دچار از کارافتادگی نخواهد شد و یا این سیستم بسیار قابل اطمینان است و یا اینکه محصولی قابل اطمینانتر از محصول مشابهی است، به هیچ وجه معنای تکنیکی قابل ارزیابی و مشخصی را به دست نمیدهند. اگرچه از سمت دیگر این هم یک اشتباه است که قضاوتهای مهندسی را صرفا با اعداد و ارقام مبین قابلیت اطمینان جایگزین نمود، زیرا نهایتا بر مبنای همین قضاوتها مبادرت به عمل انجام میگیرد. علاوه بر این، توجه شود که شاخصهای عددی قابلیت اطمینان برای نشان دادن این است که:
۱- چگونه یک سیستم از کار میافتد؟
۲- عواقب از کار افتادن سیستم چیست؟
۳- ارتباط میان کیفیت و هزینه سرمایهگذاری و مسائل اقتصادی چگونه است؟
نتیجتا میتوان به طرحهایی که توجیه اقتصادی بهتری داشته و از حیث مشخصات تکنیکی و بهره برداری مناسبتر هستند دست یافت.