بخش اول: زبان اول
فصل اول: چگونگی یادگیری زبان در کودکان
فصل دوم: حیوانات و زبان
فصل سوم: کودکان وحشی و زبان
فصل چهارم: زبان اشاره، زبان نوشتاری و ناشنوایان
بخش دوم: زبان و ذهن
فصل پنجم: دستور ذهنی
فصل ششم: پردازش جمله و واقعیت روانی
فصل هفتم: زبان: محصول هوش یا ایده های ذاتی؟
فصل هشتم: زبان، تفکر و فرهنگ
فصل نهم: زبان و مغز
بخش سوم: زبان دوم
فصل دهم: مقایسه کودکان و بزرگسالان در فراگیری زبان دوم
فصل یازدهم: آموزش زبان دوم
فصل دوازدهم: دوزبانگی و شناخت
ما دارای ذهن هستیم و در ذهن خود زبان داریم، اما زبان چگونه در ذهن جای گرفته است؟ ما چگونه آموخته ایم که گفتار را تولید و درک کنیم؟ به هنگام تولد نه می توانیم سخن بگوییم و نه می توانیم آن را درک کنیم. با وجود این تا چهار سالگی واژه های اساسی، نحو، قواعد و ساخت های دستوری و تلفظ زبانمان را فرا می گیریم. این موضوع در مورد همه کودکان سراسر جهان به هر زبانی که سخن بگویند صادق است. این کودکان، هرچند ساخت های مجهول و دیگر ساخت های نحوی پیچیده را بعدا فرامی گیرند، (همراه با مجموعه عناصر پایان ناپذیر اقلام واژگانی) در این سن از بیشترین موانع در سر راه زبان آموزی خود گذشته اند. در واقع مهارت زبانی یک کودک چهار یا پنج ساله اغلب حسادت فرد بزرگسالی را که سال ها برای تسلط بر یک زبان دوم تلاش کرده است، بر می انگیزد. یکی از وظایف اساسی روانشناسی زبان تبیین چگونگی رخداد تسلط بر زبان است.
به دلایلی که بعدا آشکار می شود، زبان آموزی را باید به دو فرایند روانشناختی مجزا اما مرتبط تقسیم کنیم. تولید گفتار و درک گفتار. ابتدا به نوبت به بررسی هر یک از این دو فرایند می پردازیم و سپس چگونگی ارتباط آنها را مطرح می کنیم...