از همان میانه ی قرن دوازدهم مورخّی آلمانی اذعان داشت که شکل تازه و قابل توجهی از سازمان اجتماعی و سیاسی در شمال ایتالیا ظهور کرده است. خصیصه ای که وی تذکر داد این بود که جامعه ی ایتالیا ظاهراً دیگر خصلت فئودالی ندارد. او دریافت که به خصوص همه ی زمین ها میان شهرها تقسیم شده است' و این که 'به ندرت می توان در کل سرزمین اعیان یا آدم مهمی یافت که اقتدار شهر را نپذیرد'. توسعه ی دیگری که وی ذکر کرد ــ و به نظرش حتی اساسی تر بود ــ این بود که در شهرها نوعی حیات سیاسی پدید آمده بود کاملاً مغایر با آن تصور فراگیر که پادشاهیِ موروثی را تنها شکل درست حکومت قلمداد می کرد. آن ها 'چنان دل بسته ی آزادی' شده بودند که خود را به صورت جمهوری های مستقلی درآورده بودند که هر یک 'به اراده ی کنسول ها و نه حکم رانان' اداره می شد و آن ها را 'هر سال عوض می کردند' تا یقین شود "شهوت قدرت"شان مهار می شود و آزادی محفوظ می ماند." (از متن کتاب) اهداف اصلی ای که اسکینر در این کتاب دنبال می کند عبارت اند از: 1. دادن گزارشی از متون اصلیِ اندیشه ی سیاسی اواخر سده های میانه و اوایل عصر نوین؛ 2. روشن ساختن مضمون تاریخی کلی ای به نام "دولت مدرن" و نحوه ی شکل گیری آن؛ و 3. نمایاندن شیوه ی خاصی برای مطالعه و تفسیر متون تاریخ