"کتاب حاضر پژوهشی در باب تأثیر سیاست بر توسعه ی اقتصادی است و دولت در کانون چنین پژوهشی قرار دارد. توسعه ی اقتصادی از جمله اهداف و آرزوهای ملل مختلف در طول تاریخ بوده است. بسیاری از کشورها که امروزه کشورهای پیشرفته ی صنعتی نامیده می شوند به این هدف دست یافته اند. اما در میان کشورهای به اصطلاح درحال توسعه و توسعه نیافته، هنوز تلاش برای دست یابی به این هدف ادامه دارد. با وجود این، اکثر این تلاش ها قرین موفقیت نبوده و دایره ی ملل پیشرفته ی صنعتی هنوز محدود باقی مانده است..." "هدف اصلی این کتاب پرداختن به یکی از خلأهای مهم بحث های توسعه در ایران، یعنی نبود نگاه میان رشته ایِ اقتصاد سیاسی است که این مسئله تا حدی بازتاب عدم تأسیس این رشته در اکثر دانشگاه های ایران است. این در حالی است که فرایندهای سیاسی و اقتصادی کاملاً درهم تنیده و جدایی ناپذیرند. از یک طرف، ساخت و سیاست های اقتصادی داخلی و بین المللی تأثیرات گوناگون خود را بر ساحت سیاسی و اجتماعی ظاهر می کنند و از طرف دیگر، بستر سیاسی داخلی و بین المللی تأثیرات مستقیمی بر ساحت اقتصادی دارند. از این رو، هر گونه نگاهی به مقوله ی توسعه ی اقتصادی در ایران، بدون توجه به پویش های سیاسی، درکی ناقص به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر، پیروی از الگوی توسعه ی دیگر کشورهای تازه توسعه یافته، یعنی هنگ کنگ، کره ی جنوبی، تایوان، سنگاپور، و از دهه ی 1980 مالزی بدون توجه دقیق به مقتضیات تاریخی، سیاسی و بین المللی خاص شان ممکن است نتایج نامطلوبی در پی داشته باشد." "هدف و دغدغة اصلی کتاب بررسی نقش دولت، نگرش نخبگان دولتی، نوع رابطة دولت با نیروهای اجتماعی و اقتصادی جامعه، و بستر بین المللی وقوع توسعه در این کشورها و ایران است، تا از رهگذر چنین مقایسه ای، تبیینی از برخی دلایل توسعه نیافتگی اقتصاد ایران ارائه گردد و درک عمیق تری از امکان تحقق چنین الگویی در ایران حاصل شود. در واقع، هدف کتاب حاضر مقایسة بستر سیاسی ـ اجتماعی پویش های اقتصادی در ایران و کشورهای فوق با استفاده از رهیافت نهادگرایی است..."