سبد خرید شما خالی است.
بالاخره تابستان آمد و حالا قرار است آمبربراون با خاله پام به لندن برود و بعد هم برای دیدن پدرش به پاریس. اما وقتی که با یک عالمه هیجان به لندن می رسد، یک دفعه همه ی تنش به خارش می افتد... و می فهمد که آبله مرغان گرفته!
یعنی همه ی تعطیلاتش خراب شده؟
و حالا که نمی تواند به پاریس برود، چه طور پدرش را مجبور کند که دوباره برگردد و با مامان آشتی کند؟