کتاب من نوکر بابا نیستم

در روستایی بسته ای پول از جیب پدری خسیس و سخت گیر توی چاه مستراح می افتد. هیچ کس حاضر نمی شود توی چاه برود. پدر تصمیم می گیرد یکی از بچه هایش را با زور توی چاه بفرستد. بچه ها مقاومت می کنند و کشمکش بالا می گیرد...

بازتاب داستان های احمد اکبرپور در زمانی کوتاه جای او را در میان نویسندگان جدی داستان های نوجوانان باز کرد: قطار آن شب کتاب سال وزارت ارشاد (1379)، شب به خیر فرمانده برنده ی جایزه ی نخست شورای کتاب کودک و یونیسف (1382) و امپراتور کلمات یکی از نامزدهای جایزه ی مهرگان (1382)

• چشم هایش ~بزرگ علوی
• نور زمستانی ~امید رضائی
• سمفونی مردگان ~عباس معروفی
• من او ~رضا امیرخانی
• بی آتشی ~امید رضائی
• موارد بیشتر (29687)

• من نوکر بابا نیستم ~احمد اکبرپور، حمید بهرامی(تصویرگر)
• غول و دوچرخه ~احمد اکبرپور، مژگان کلهر (ویراستار)، راشین خیریه (تصویرگر)
• خرابکار کوچولو ~رولف هیمان، فرزاد اکبرپور (مترجم)، احمد اکبرپور (ویراستار)
• سه سوت جادویی ~احمد اکبرپور، مژگان کلهر (ویراستار)
• امپراتور کلمات ~احمد اکبرپور

• لطیفه های ورپریده: لطیفه، طنز، فکاهی ~فرهاد حسن زاده، رضا کریمی (ویراستار)، حمید بهرامی(تصویرگر)
• من نوکر بابا نیستم ~احمد اکبرپور، حمید بهرامی(تصویرگر)