سبد خرید شما خالی است.
سکوت این بار سنگین تر از همیشه آمد.نه ماهی از آب می پرید و نه کوسه ای پیدا بود. دریا از بغض بالا و پایین می شد و عرشه را سکوت فرا گرفته بود. هیچ صحبتی به خاطرشان نمی رسید تا این واقعیت تلخ را برای لحظه ای فراموش کنند. حتی من که با آرامش پشت میزم نشسته ام و سعی می کنم قصه را با شادی هرچه تمام تر پیش ببرم هیچ گفتگویی به نظرم نمی رسد که بین آنها برقرار کنم. سانی به پسرک نگاه می کند و پسرک به دریا و سانی.
جوایز:
برگزیده جشن فرهنگ استان فارس
کاندیدای بهترین رمان نوجوان پکا سال 83
کتاب برگزیده شورای کتاب کودک سال 83
تقدیر شده IBBY سال 2006 در کشور چین