سبد خرید شما خالی است.
«… اندیشه، شناخت نیست بلکه توانایی تمیز نیک از بد و زیبا از زشت است و این توانایی می تواند، دست کم برای من، در لحظه هایی کمیاب وسیله ی پیش بینی فاجعه ها باشد…»
… موضوع اندیشه نمی تواند جز چیزهای دوست داشتنی زیبایی، حکمت، عدالت و غیره باشد. زشتی، نبود زیبایی، نبود دادگری، و نبود نیکی است… یعنی بدی و زشتی اصالت یا جوهری ندارند تا اندیشه بتواند به آن ها بپردازد…
«واقعیت اسفبار این است که بخش بزرگ بدی ها را کسانی مرتکب می شوند که هرگز تصمیم به بد بودن یا خوب بودن نمی گیرند…، آن ها که توانایی اندیشیدن ندارند.»