کتاب «در باب داستان» اثر ریچارد کرنی که توسط سهیل سمی به فارسی برگردانده شده است، به یکی از عمدهترین نیازهای انسانی میپردازد؛ نیاز به «داستان گفتن». همانگونه که خوردن یک نیاز فیزیولوژیک برای بقاء است، داستان گفتن نیز نیاز روانی و فرهنگی است که به انسان امکان میدهد تا واقعیتهای پیرامونی خود را معنا ببخشد و در آن ارزش یابد. انسانها از ابتدای وجود خود، به دنبال یافتن یک معنا در واقعیت هستند و داستانها راهی برای پرداختن به این نیاز ارائه میدهند.
داستان گویی چیزی جدید نیست. محققان مانند کلوگ و شولز نشان دادهاند که تاریخچه داستان گویی به یک میلیون سال پیش برمی گردد. این تاریخچه در انواع و اقسام داستان ها، از اسطورهها و حماسهها گرفته تا رمانها و تمثیل ها، بازتاب پیدا کرده است.
این کتاب به بررسی خاستگاه، تاریخچه و اسطورههای پیدایش داستان و موضوعات مرتبط با داستاننویسی میپردازد. آنچه که جلوه منحصر به فردی به این کتاب میبخشد، نگرش نوآورانه کرنی به روند داستان گویی است. به عقیده او، اصلیترین عنصر در هر داستان، تعامل بین گوینده، قصه و شنونده است. این تعامل میتواند در قالبهای مختلفی از داستانها اتفاق بیفتد، حتی در داستانهای پسامدرن که به نظر خودباوری و انفرادی میآیند.
داستان گویی به عنوان یک فعالیت ارتباطی معرفی میشود که زبان نه تنها وسیلهای برای بیان داستان است، بلکه خود زبان با ما «سخن میگوید». این نگاه به داستان گویی نه تنها به ما امکان میدهد تا به معنای واقعی داستانها نگاه کنیم، بلکه به ما کمک میکند تا روابط ما با دیگران و دنیای اطراف را بهتر درک کنیم.
«در باب داستان» نه تنها یک تجزیه و تحلیل عمیق از فرهنگ و تاریخ داستان گویی است، بلکه یک فراخوان برای بازشناسی اهمیت داستانها در زندگیهای ما است.