نویسندگان متعددی از ایده پذیرش بیماران در واحد سکته مغزی Stroke unit حمایت میکنند. گرچه عموما این آگاهی وجود دارد که بعضی بیماران مثل افراد ضایعه نخاعی به پرستاران و کادر پزشکی و درمانی دوره دیده نیاز دارند ولی این موضوع مشمول بیماران سکتهای نشده است؛ به طوری که هنوز این بیماران در بخشهای عمومی و تحت مراقبت کادری قرار میگیرند که آگاهی اندکی از نیازهای آنها داشته و نگرش آنها به پتانسیل بهبودی این بیماران بدبینانه است. این عامل ممکن است یکی دیگر از دلایل نتایج ضعیف توانبخشی باشد.
متأسفانه بسیاری از افراد کادر بهداشتی و پزشکی توجه کافی به نیازهای خاص بیماران سکته مغزی نداشته و به دلیل آگاهی کم آنها از عملکرد مغز، قادر به آنالیز مشکلات این بیماران نیستند. این افراد همچنین ممکن است نگرش سطحی از رفتار بیماران داشته باشند. به عنوان مثال اگر بیمار کاری که از او خواسته شود انجام ندهد، ممکن است برچسب فردی که مشکل دار بوده و همکاری نمیکند و بیتوجه است، به او زده شود. در حالی که آنالیز رفتار او ممکن است نشان بدهد که او نادیده انگاری فضایی یک طرفه (unilateral spatial neglect) داشته و آن دسته از ورودیهای شنوایی که نمیتواند با آنها سازگاری پیدا کند را در یک طرف نادیده میگیرد و همچنین افسردگی عمیق دارد و غیره نگرش منفی کادر پزشکی، درمانی پرستاری نسبت به پتانسیل افراد بعد از سکته در تمایل این افراد به ارائه مراقبتهای معمولی به جای اموزش ویژه بر اساس نیازهای فردی و همچنین درمان فیزیکی بر پایه نگرشهای ۳۰ سال پیش به جای درمانهایی که در سالهای اخیر براساس علم حرکت پیشرفت کرده نمایان میباشد. واحد سکته این مزیت را دارد که بر مهارت و همکاری کارکنان آن تاکید میشود تا کیفیت مناسب مراقبت از بیمار تامین شود.