تأسیس جمهوری اسلامی در ایران و تأکید بر توأمانی وجوه جمهوریت و اسلامیت نظام با یکدیگر پدیدآورنده پرسش هایی در زمینه چگونگی هم نشینی این دو مفهوم با یکدیگر است. با توجه به پس زمینه فقه محور جامعه ایرانی و ارائه سؤالات گوناگون فردی و اجتماعی به فقه و توقع شنیدن پاسخ از متولیان آن، بررسی نظریه فقهی نقش مردم در حکومت از اهمیت بسزایی برخوردار است که تأخیر در آن جایز نیست.
در خصوص مبانی نقش مردم در حکومت، مانند حق، آزادی، مساوات و عقل و نیز مفاهیم فقهی مرتبط مانند بیعت، شورا، وکالت و امر به معروف و نهی از منکر دو تحلیل در رویکردهای مختلف فقهی وجود دارد که یکی به نقش اصالی مردم در حکومت و دیگری به نقش کارکردی مردم منتهی می شود. این نوشتار ضمن تبیین دیدگاه رویکردهای فقهی در سه عرصه مبانی، مفاهیم، لوازم و آثار، نقاط همپوشانی و افتراق آن ها را در زمینه نقش مردم در حکومت بررسی می کند.