هدف این کتاب، تأکید بر روشهای عملی و کاربردهای جدید رویکرد تحلیل وجودی است. امروزه معنا درمانی ویکتور فرانکل به واسطه انتشار کتب مقالات علمی و اسناد صوتی تصویری به زبانهای مختلف در جای جای دنیا شناخته شده است. اما اثر حاضر، اولین کتاب به زبان انگلیسی است که اجمالا به چگونگی شکل گیری رویکرد معنادرمانی، عمدتا در وین و در بیست و پنج سال اخیر پرداخته است. تاکنون در زبان انگلیسی تقریبا متنی مربوط به کاربرد معاصر تحلیل وجودی در دسترس نبوده است. از این رو، ما این کتاب را انتخاب کردیم؛ چرا که به جای نظریه بیشتر به کاربردهای رویکرد تحلیل وجودی میپردازد. اولین ویرایش آن را سیلویا لانگله و مارتا سولز در اتریش انجام دادند. امیدواریم این موضوع باعث شود این رویکرد برای درمانگران و حتی علاقه مندان به روان درمانی، مشاوره و حوزه وجودگرایی، قابل فهم و دسترس پذیرتر از هر زمان دیگری باشد.
خونسردی ویژگی بسیاری از افراد است، طوری که یک رویداد خاص به راحتی آنها را تحت تأثیر قرار نمیدهد؛ در نتیجه احساسات برای آنها اهمیتی ندارد مگر اینکه بخواهند به گرایش یا ضعفهای خاصی اشاره کنند. در چنین زمینهای احساسات تا حدودی شبیه لباس زیر ماست. بنابراین اگر بخواهیم احساساتمان را آزادانه در حضور جمع ابراز کنیم، این کار شبیه حضور در جمع با لباس زیر است؛ پس این ابراز هیجانات میتواند فرد را به کلی شرم زده کند و حتی موجب رسوایی وی شود. در نتیجه بسیاری از مردم احساسات را امری خصوصی قلمداد میکنند.
برخی افراد نیز ممکن است احساسات را فعالیتی درونی بدانند که بر اثر محرک بیرونی رخ میدهند. اینکه احساسات را محصول محرک بیرونی بدانیم، بیشتر شبیه این است که آنها را مانند امواج سطحی بدانیم که بر اثر پرتاب سنگ بر روی آب ایجاد میشوند. احساسات برای این افراد تا اندازهای بیگانه به نظر میرسند، درست شبیه سنگ ریزهای در کفش که به پا فشار میآورد یا در بهترین حالت باعث قلقلک پا میشود. زمانی که احساسات هویدا میشوند، این افراد دوست دارند هرچه زودتر از دست آنها خلاصی یابند. برای این افراد، احساسات به مثابۀ یک تنگنا تجربه شده و به بیرون رانده میشوند. اما فرد چگونه میتواند از شر این احساسات رها شود؟ از آنجاییکه این افراد معتقدند که کنترل یا نگه داشتن هیجانات به معنای واقعی موجب ناخوشی میشود، بنابراین میکوشند تا احساساتی همچون خشم، غضب و شادی را بیدرنگ ابراز یا تخلیه کنند.