کتاب حاضر، در واقع تلاش صریح و بی پرده ای است برای احیای موضوع خودکشی، آن هم از زاویه و نگاه جدید که پدیده های مرتبط با خودکشی در ذهن انسان های خودکشی گرا روی می دهند. پیام اصلی این کتاب این است که رمز خودکشی در کلمات و زبان ساده و واضح خودکشی کنندگان است. شرح حال خودکشی کنندگان، مضمون بالینی اصلی این کتاب است. ماجرای تکان دهنده خودکشی سه انسان به ترتیب: «آریل زنی که خودش را سوزاند»، «بیاترس نوجوانی که مچ دستش را برید»، «کاسترو مردی که با اسلحه فک پایین خود را مجروح کرد» در این کتاب آمده است.
سازمان بهداشت جهانی معتقد است همۀ فرهنگها از خودکشی اثر میپذیرند و راهبردهای پیشگیری باید همه ابعاد فرهنگی را در نظر بگیرند. تقریبا هرساله یک میلیون نفر خودکشی میکنند که حدود ۱/۸ درصد کل بار بیماریهای جهان را شامل میشود. از این آمارها میتوان برآورد کرد هر ۴۰ ثانیه یک نفر از طریق خودکشی از بین میرود. خودکشی در همه مناطق جهان، شیوۀ غمانگیزی برای از دست دادن زندگی به حساب میآید. خودکشی هرساله بیش از حوادث ترافیکی مرگ و میر به بار میآورد. اگر خودکشی یک بیماری قلمداد میشد، میتوانستیم ادعا کنیم در بعضی از مناطق جهان به درجۀ همه گیر شدن آن رسیده ایم. در ۴۵ سال گذشته، شاهد افزایش چشمگیر میزان خودکشی به ویژه در افراد جوان بودهایم که نگرانیهای فزایندهای را ایجاد کرده است.
تلفات حاصل در اکثر درگیریهای مسلحانه اخیر، بالغ بر هزاران دهها هزار صدها هزار اما ندرتا یک میلیون برآورد شده است. به هر حال این یک جنگ نیست، اما افراد همدیگر را از بین میبرند، که این مسئله نگرانیهایی ایجاد کرده است. سالانه با داشتن یک میلیون خودکشی و بین ده تا بیست میلیون اقدام کننده به خودکشی با یک مشکل بزرگ جهانی روبه رو هستیم.