رشته های احساسی زیادی بین مردم و مکان هایی که در آن ها زندگی می کنند، از آن ها دیدن می کنند و در آن ها کار می کنند وجود دارد. این احساسات موجود در مکان ها بعد جدیدی است که با تمرکز بر آن ها می توان اعمالی مانند برندسازی مکان و بازاریابی جوامع را تعریف کرد. این واقعیتی است که در مصرف کنندگان و بازاریابان کالاهای مصرفی کمتر دیده می شود که فرآیندهای برنامه های موجود با سرعت زیاد پیش بروند. شهرها، باید به طور مداوم خود را با شرایط محیط در حال تغییر وفق دهند و در عین حال تعادل بین دیدگاه ها و ارزش های ساکنان همواره حفظ شود. مکان هایی که مایل اند به شهرت های بلند پروازانه ای برسند باید به برخی سوالات پاسخ دهند:
این سوالات در قلب برندسازی وجود دارد. برای اینکه بتوانیم به این سوالات پاسخ دهیم یک شهر باید مشتری محور، استراتژی محور و رویایی باشند تا بتوانند برند را در راهی بسازند که موجب احساسات مثبت، احترام و وفاداری افراد شود. باید این موضوع کاملاً روشن شود که یک برند چیست، چه می کند، چرا جذاب است و چرا برای مخاطبان خاصی مهم است. مکان ها مانند هم نیستند. برندی که در یک مکان مؤثر است ممکن است لزوماً در برندسازی محل دیگر سودمند نباشد. فرآیندهای مقرر در برندسازی هر مکان ابزارهای خاص خود را می طلبد که این ابزارها به وسیله برخی از شرایط موجود در مکان تعیین می شوند.