سبد خرید شما خالی است.
وقتی آقای نیلی به ناتالی پیشنهاد می دهد که در مسابقه نجات تخم مرغ شرکت کند، ناتالی امیدوار می شود چون مسابقه جایزه نقدی دارد و ناتالی می تواند با دوست صمیمی اش توئیگ و داریا هم کلاسی جدیدش، یک تیم خوب تشکیل بدهند. حالا آنها باید برنده شوند! بعد ناتالی می تواند مادرش را به دیدن ارکیده های آبی لاجوردی ببرد؛ گل های معجزه آسایی که علی رغم ناممکن ها زنده می مانند. مادر سرزنده و گیاه شناس ناتالی که سفیدپوست است، از زندگی خسته شده و از دختر و همسر دورگه و روانشناسش دوری می کند. ناتالی می داند جادوی گل ها مادرش را ترغیب می کند تا دوباره زندگی را دوست داشته باشد، چون این وظیفه بچه هاست که پدر و مادرهای شکستنی را نجات بدهند، مگر نه؟